بازهم انسانیت انسان به وجد آمد: این بار در بازی های پارآسیایی

در رشته شنا، شناگری از نپال شرکت کرده بود که به دلیل قطع عضو، مسیر چند ثانیه ای استخر شنا را طی بیش از چهار دقیقه طی کرد. اما وقتی با زحمت فراوان به خط پایان رسید، سالن منفجر شد و  غوغایی به پا خاست:حاضرین به احترامش به پا خاستند و پنج دقیقه یک نفس برایش دست زدند. نه برای او تنها، که برای انسانیت انسان، که خیلی بزرگ و عزیز است، و فراموش شده هم.

این ها را گزارشگر رادیو ورزش از گوانگ ژوی چین درحالی می گفت که بغض گلویش را فشرده بود.

حمیدجان شرمنده که نمی توانی مدالت را به احمدی نژاد تقدیم کنی!

حمید سوریان که نابغه فرنگی جهان خوانده می شد، بعد از اهدای مدالش به احمدی نژاد انگار که نفرین شده باشد؛ حتی مقابل حریف ضعیف قزاقستانی هم باخت و دست خالی از میدان چین بیرون آمد! یکی نیست بگوید آخر پسر خوب، تو که محبوب قلب ها بودی، چه شد که خودت را در حد رضازاده و شریفی نیا بی آبرو کردی؟ مگر سرنوشت خود احمدی نژاد را ندیدی که بعد از تقلبش چطور قاتی کرده و به جای سخنرانی، هذیان می گوید؟ یعنی فکر کردی مقابل مردم می شود ایستاد؟ حمید جان باور کن ما هم وقتی مقابل ژاپنی باختی، ناراحت شدیم و باختت مقابل حریف قزاقت را هم با چشمان اشک بار دیدیم. حتی از وزن کم کردن هایت هم خبر داشتیم. اما چه کنیم که دل مان را بدجوری شکسته بودی. حالا هم دیر نشده، به آغوش مردم برگرد تا باز هم دوستت داشته باشیم.

آقای استیلی، کس دیگری برای تشکر نبود؟!

حمید استیلی مربی "شاهین بوشهر" در برنامه ورزش و مردم امروز: " من همین جا باید از امام جمعه بوشهر برای همکاری زیادشان تشکر ویژه ای داشته باشم!"

فردوسی‌پوردر برنامه 90 به ترابیان: " لغو بازی نیجریه دلیل فوتبالی داشت یا به آن "چیزه" مربوط می شد؟" !

فردوسی‌پوردر برنامه 90 این هفته از عباس ترابیان، سرپرست كميته روابط بين الملل فدراسيون، پرسید : " لغو بازی نیجریه دلیل فوتبالی داشت یا به آن "چیزه" مربوط می شد؟"!

منظور عادل از "چیزه" البته کشتی حامل اسله‌ای بود که در نیجریه توقیف شده است. اما عبارت "چیزه" چنان فی‌البداهه و جالب مطرح شد که خودش هم خنده‌اش گرفته بود. 

90

برنامه 90

به نظر شما چرا "برق شیراز" را کسی مجانی هم برنمی دارد؟!

علتش زرنگی هیات مدیره و شرایطش است که می گوید:"کاملا مجانی برق شیراز را واگذار می کنیم، به شرطی که خریدار کلیه بدهی های تیم را بدهد، حق تغییر نام باشگاه را نداشته باشد و تعهد بدهد تیم برق را در شیراز نگه دارد!" به نظر شما چنین فرد هالویی در ایران وجود دارد؟!
برق شیراز تاکنون از چهار بازی خود سه بازی را باخته و با تنها مساوی خود توانسته تنها یک امتیاز کسب کند.

آقای سرمربی نوجوانان، وقاحت هم حدی دارد!

اکبر محمدی بعد ازافتضاح حذف تیم نوجوانان در دور اول مسابقاتی که در سطح آسیا برگزار می شد، با وقاحت تمام در شبکه خبر از عملکردش دفاع کرد و گفت که کارنامه اش موفق بوده و بعد از چند برد، یک باخت و حذف از مسابقات را نباید مهم دانست! محمدی فراموش کرده تیمی را از علی دوستی تحویل گرفته که نه تنها در آسیا قهرمان شده، بلکه در جام جهانی هم خوش درخشیده است. او که فعالیت ورزشیش به کارشناسی فوتبال در برنامه توپ طلایی شبکه دو و مربی گری یک تیم محلی در رده نوجوانان محدود می شود، مربی گری تیم ملی را ازبرنامه توپ طلایی دارد. او هرهفته مسعود معینی رییس کمیته نوجوانان فوتبال را به برنامه دعوت کرد تا در معامله ای ساده سرمربی گری تیم نوجوانان را بدست آورد! حالا هم بعد از افتضاح تاشکند خود را از سرمایه های فوتبال کشور می خواند و مایل است همچنان در سمت مربی گری تیم ملی نوجوانان باقی بماند!

مبارک سبزها باشد: ذوب آهن همان تیمی است که هیات مدیره اش بعد از انتخابات به دلیل حمایت از موسوی عوض شدند!

سبزها خوشحال باشند. ذوب آهن همان تیمی است که اعضای هیات مدیره‌اش بعد از انتخابات عوض شدند، چون در انتخابات از موسوی حمایت کرده بودند و دولت احمدی‌نژاد را زیر سوال برده بودند. رنگ لباسش هم سبز بود که به دستور دولت کودتا آن را کنار گذاشتند و بازیکنانش مثل تیم پاس "سفیدپوش" شدند! حالا هم به فینال جام باشگاه‌های آسیا رفته و به طور خودکار به جام باشگاه‌های جهان خواهد رفت.

حاشیه های بازی ایران و برزیل: از سبزها تا تیم امید برزیل!

در همان ابتدای بازی، شبکه دوبی اسپرت روی تماشاگران ایرانی چرخید تا رسید به جوان هایی که پارجه سبزی به دست داشتند. وقتی هم سرود ایران نواخته شد، دوربین این شبکه مردمی را نشان داد که انگشتان شان به علامت V بالا رفته بود. به این ترتیب سبزها طبق وعده قبلی خود را به استادیوم رسانده بودند.

تلویزیون ایران به طرز مضحکی به جای فیلمبرداری از جایگاه، از سمت تماشاگران بازی را تصویربرداری کرد!علت این کار روشن بود: عدم حضور نمادهای سبز در قابی که بازی را نشان می داد. به این ترتیب تنها شاهد سکوهای خالی جایگاه ویژه در استادیومی بودیم که فیلمبرداران ویژه صداوسیما برای بینندگان خود ساخته بودند.

فردوسی پور حین گزارش خود اشاره کرد که بسیاری از بازیکنان برزیل برای اولین بار در تیم ملی بازی می کردند و مسن ترین شان 27 سال داشت. به این ترتیب ایران با تیم امید برزیل بازی کرد و نه تیم بزرگسالانش و این درست برخلاف تبلیغات گسترده صداوسیما برای این بازی بود! به این ترتیب بازهم فدراسیون ایران تحقیر شد.

میهمان ایرانی شبکه دوبی اسپرت حمید استیلی بود که در استودیو حضور داشت و به محبوبیت افشین قطبی در داخل کشور اشاره کرد!

شبکه دوبی اسپرت برای نمایش گل نیمه اول ایران به برزیل که مردود اعلام شد، از زوایا و کادربندی های خاصی استفاده کرد و نشان داد که گل سالم بوده است. البته تلویزیون ایران به دلیل فیلمبرداری عجیب و غریبش این صحنه ها را نداشت و برای لونرفتن زاویه و محل دوربینش، تصاویر واضح شبکه های دیگر را هم پخش نکرد.

بخشی از تبلیغات دور زمین مربوط به بانک اقتصاد نوین بود. اما شبکه تلویزیونی پی ام سی نیز برای خودش تبلیغاتی در گوشه های زمین برپا کرده بود که اتفاقا از صداوسیما پخش شدند! دیگر تبلیغ جالب دور زمین آگهی پخش سریال قهوه تلخ بود که صداوسیما با پخش آن عملا برخلاف میل باطنیش مجبور به تبلیغ برایش شد.

باز هم جواد خیابانی گل کاشت!

دقیقه 16 بازی ایران و کویت ناگهان خیابانی جوگیر شد و گفت:" بچه ها باید زودتر خودشان را جمع و جور کنند. کمتر از یک ساعت به پایان بازی داریم!"

اگر تا به حال فکر می کردیم خیابانی از فوتبال چیزی نمی داند. حالا فهمیدیم بنده خدا ریاضی و جمع و تفریق هم بلد نیست! فوتبال 90 دقیقه ای را کرده 75 دقیقه!

فردوسی پوربه دایی: " چرا نمی روید طلب تان را از کسانی که سرکارتان آوردند بگیرید؟"

فردوسی پوردر برنامه نود از دایی پرسید که چرا نمی رود طلبش را از کسانی که به عنوان سرمربی تیم ملی سرکار آوردند بگیرد؟! دایی که از این جمله صریح فردوسی پور جا خورده بود، گفت که علی آبادی درحال حاضر سر کار نیست که سراغش برود!

البته دایی می دانست که منظور فردوسی پور احمدی نژاد بود که با اصرار مهرداد بذرپاش دایی را به عنوان سرمربی تیم ملی به فدراسیون تحمیل کرده بود. دایی پس از آن هروقت از فدراسیون صحبت می شد، می گفت " فدراسیون کاره ای نیست. مرا کس دیگری سر کار گذاشته است! " و حالا که فهمیده چه ساده بعد از باخت مقابل عربستان پشتش را خالی کرده اند، برای دادخواهی به سراغ فدراسیونی آمده که قبلا برایش کاره ای نبوده است!

علی دایی: " علی کریمی بهترین فوتبالیست تاریخ ایران است "

علی دایی در برنامه نود از برخورد استیل آذین با علی کریمی انتقاد کرد و با وجود مشکلات آشکارش با علی کریمی که هنگام مربی گری دایی در تیم ملی پیش آمده بود، در یک اظهار نظر ناگهانی گفت: علی کریمی بهترین فوتبالیست تاریخ ایران است.

صداوسیما برای علی کریمی شمشیرش را از رو بست!

برای اولین بار صداوسیما در بخش خبر ورزشی دست به جانبداری زد و علی کریمی را کوبید. بارها پیش آمده بود که خبر ورزشی جداشدن یا اخراج یک بازیکن را اع به عنوان خبر به نحوی بیطرفانه اعلام کند، اما امشب خبر ورزشی 18.45 عملا تبدیل به 20.30 شد و گزارش هم علیه کریمی پخش کرد! همانطور که در تیتر خبرها هم آمده بود : "اخراج کریمی، عاقبت حاشیه سازی"، در گزارش هم به اعتراض کریمی به اردوی اخیرو دعوت نشدنش به عنوان نقاطی منفی اشاره شد! 

بعد هم حرف هایی از سردار آجرلو در مورد درخواست کریمی از مدیران باشگاه برای روزه خواری پخش شد که در حال جوزدگی شدید گفت:"برای ما قهرمانی ها از رعایت شعائر اسلامی کم اهمیت تر است. "
به این ترتیب صداوسیما کینه خود از سبز بودن کریمی را اینچنین ناشیانه گرفت!

استقلال نتیجه را مساوی کرد اما اخلاق را باخت!

گل اول استقلال درحالی زده شد که نشاط جو دروازه بان تیم استیل آذین از درد به خود می پیچید و تقاضا می کرد استقلالی ها توپ را برای مداوایش به بیرون بزنند. اما استقلالیها و مدافع شان امیرآبادی به جای این کار توپ را ناجوانمردانه روی دروازه فرستاد تا با ضربه مجیدی رودرروی دروازه بان مصدوم استیل آذین به ثمر برسد. جالب اینکه در حرکت آهسته نشان داده شد اصلا نشاط جو بر روی یک خطا آسیب دیده بوده که از چشم داور پنهان مانده بود. داور یک خطای مشکوک به پنالتی برروی کعبی را هم نگرفته بود.

متاسفانه نام باشگاه ها "فرهنگی، ورزشی" است اما در زمین فوتبال خبری از فرهنگ و بازی جوانمردانه نیست!

شاهکار "ورزش از شبکه دو " در نمایش عکس‌های افشین قطبی!

سرانجام افشین قطبی مدارکش را از حضور در استادیوم های جام جهانی افریقا در برنامه جمعه شب ورزش از شبکه دو رونمایی کرد. اما نکته جالب در این چهار عکس، قابل پخش نبودن  برخی از آن ها بود که حسابی فتوشاپ کارهای صداوسیما را به دردسر انداخته بود. یکی از عکس ها همسر تیم فربیک را کنار قطبی نشان می داد و یکی دیگر دختر جوانی را پشت سر او به تصویر کشیده بود. اما عکس شاهکار قطبی، عکسی بود که به علت  لکه دار نشدن عفت عمومی، هر دو طرفش پوشانده شده بود و فقط قطبی را تمام قد نشان می‌داد! آخر و عاقبت مربی طرفدار دولت کودتایی احمدی‌نژاد همین می‌شود که یک بار با دختران برزیلی عکس می‌اندازد و باید مدرک حضورش را سانسور کرد و یک بار دیگر یک هفته بعد از مراسم دلبندش نزد "آقا" باید سراغش را در کنسرت داریوش گرفت.

عباس ترابیان مسئول روابط بین الملل فدراسیون در نود: " کار بدی کردیم بازیکنان را بردیم خارج را دیدند؟!"

عباس ترابیان مسئول کمیته روابط بین الملل فدراسیون فوتبال امشب در اولین برنامه نود در دفاع از افتضاح اردوی اتریش تیم ملی در هتل بدون کولر و زمین کنار گاوداری، ناگهان جوگیر شد و گفت: " ما که نباید بازیکنان را لای زرورق بپیچیم! آن ها سرباز هستند. اصلا مگر چه فرقی با سربازهای ما که در جبهه جنگ شهید شدند دارند؟! " اما شاهکارترابیان زمانی بود که با اهانت آشکارش عملا بازیکنان یا "سربازان" تیم ملی را زیرپا له کرد: "اصلا این بازیکنانی که شما می بینید، هیچ یک از اعضای خانواده شان تابه حال رنگ خارج را ندیده اند. حالا ما این بازیکنان را برده ایم خارج را دیده اند. کار بدی کرده ایم؟" بعد هم شاهکارش را با این جمله تکمیل کرد: " ما آشپز ایرانی برده بودیم تا گوشت حلال به بچه ها بدهیم!"

برنامه ورزشی " یک جهان یک جام " و شاهکار صداوسیما!

جام جهانی فوتبال با اشک و لبخندهایش تمام شد، اما نقلش همچنان باقی است! دیده بودیم نزدیک انتخابات، صداوسیما در مصاحبه های مضحکی از مردم بپرسد که آیا  در انتخابات شرکت می کنید یا نه وهمه  آنها به شکلی یکسان جواب بدهند "بلهٰ، البته!" اما در برنامه های ورزشی از این نوع مسخره بازی ها ندیده بودیم که امسال آن هم باب شد! در برنامه "یک جهان یک جام" طی 33 شبی که برنامه پخش شد، تقریبا هرشب با مردم مصاحبه می شد و جالب اینکه هیچ کسی دراین مصاحبه ها مخالف نبود: هیچ کس از خسته کننده بودن این برنامه طولانی و سوال های بی هدف مجریان، گزارش‌های بی ربط برخی از گزارشگران، سانسورآشکار  تصاویر و سرانجام آگهی ها و زیرنویس های مزخرف و اعصاب خردکن و بی ربطی که هیچ جای دنیا اجازه به خودشان نمی دهند و... هیچ چیزی نگفت. همه می‌گفتند: "همه چیز عالیه..."! انگار حالا تمامیت خواهی صداوسیما ی ضرغامی به برنامه های ورزشی هم سرایت کرده و  انتقاد حتی از برنامه های ورزشی هم ممنوع شده است!"

زنان انتقام استادیوم را در سینماها گرفتند!

زمانی که احمدی نژاد حرف هایش را در مورد ورود زنان به استادیوم ها پس می‌گرفت و دختران در فیلم آفساید (جعفر پناهی) توسط نیروی انتظامی دستگیر می‌شدند، کسی فکر نمی‌‌کرد چندسال بعد آن ها با انرژی بیشتری در سینماها هنگام پخش فوتبال ظاهر شوند. این روزها در برخی سینماها در برخی بازی‌ها تعداد زنان تماشاگر در سینماها بیش از مردان است!
کنترل سالن عملا به دست زنان است، چه مادرانی که با فرزندان خود به سینما آمده اند و چه دخترانی که با هم آمده اند. انگار در حال گرفتن انتقام تاریخی خود از حذف‌شان از عرصه ورزش باشند! بعضی خانم ها هم روی صورت‌شان را با پرچم تیم محبوب‌شان، هلند یا اسپانیا تزیین کرده‌اند یا پرچم به‌دور خود پیچیده اند و در این رهگذر از آقایان پیشی گرفته‌اند.
تصاویر جالب‌‌تر از بازی روی پرده، بین تماشاگران در سینماها دیده می‌شود: در این بین حرکت انقلابی دختر خانمی که بعد از کل زدن تیم محبوبش به هوا می‌پرد و روسریش را درمی آورد و بالای سرش می‌چرخاند، قابل توجه است.
دختر خانمی که با سازدهنی - مثل یک ووووزلای زنانه! - هر ازگاهی صدا درمی‌آورد هم در نوع خود جالب است.
اینجا خانم‌ها همه‌کاره‌اند. جایی که خانمی فریادمی‌زند:: هلند سوراخه" یا " داور دقت کن"!  و نشان می‌دهد اگر با لباس مبدل به استادیوم نرفته باشد، حتما با دقت هنگام پخش فوتبال پای تلویزیون نشسته است. جالب است که بین این خانم‌ها کسانی هستند که حتی اسامی بازیکنان ذخیره تیم ها را هم می‌دانند. همین‌ها هستند که با زدن گل تیم محبوب‌شان چنان به هوا می‌پرند که پرده برای لحظاتی پشت ‌شان ناپدید می‌شود!
گفته شده که قرار است بازی‌های لیگ برتر ایران هم در سینماها پخش شوند که خبر حیرت‌انگیزی برای خانم‌های عشق فوتبال است.

فریاد "یا حسین/میرحسین" در سینماهای نمایش دهنده فوتبال!

امشب هم طرفداران فوتبال به سینماها رفتند تا برای هواداران تیم رقیب کرکری بخوانند. اما نکته جالب لحظاتی بود که طرفداران دو تیم اروگوئه و آلمان باهم فریاد می زدند : "یا حسین/میرحسین". همین نکته سبب شد سینماهای نمایش دهنده ناگهان درجه صدا را تا حد کرکننده ای بالا ببرند. با این حال تماشاگران در لحظات آرام بازی همچنان یادشان نرفت از جنبش سبز یاد کنند و در سالن تاریک سینما فریاد زدند : "یا حسین/میرحسین"!
رفتار صاحب سینما هم جالب بود که برای ترساندن تماشاگران کنترلچی ها را مدام بین ردیف ها می فرستاد!

افتضاح فدراسیون فوتبال: افشین قطبی به لطف بلیت‌های تیم فربیک و فدراسیون کره جنوبی وارد استادیوم می شد!

افشین قطبی که مهمان برنامه " یک جهان، یک جام " بود، گفت که در افریقای جنوبی به‌لطف بلیت‌های تیم فربیک (مربی استرالیا) و فدراسیون کره جنوبی وارد استادیوم‌های جام جهانی می‌شد!چون چند بلیتی که فدراسیون برایش فراهم کرده بود، به‌دردش نخورده بود. ظاهرا بلیت‌های تهیه شده توسط فدراسیون ربطی به بازی‌های تیم‌های آسیایی نداشته‌اند و حتی ارزش رفتن به استادیوم را نداشته‌اند! پیش از کار در ایران، قطبی در تیم کره جنوبی دستیار تیم فربیک بوده است.

نژادپرستی فوتبالیست‌های برزیل و آرژانین در یک جام ضدآپارتاید!

درست است که قبل از شروع هربازی کاپیتان هر تیمی اعلامیه ضدنژادپرستی را با صدای بلند می‌خواند، اما گویا بعد از شروع بازی یادشان می رود ماجرا از چه قرار بوده! لااقل بازکنان برزیل و آرژانتین که چنین بودند!آن‌ها دو داور آسیایی یعنی میشیمورای ژاپنی و و روشن ایرماتوف ازبک را چنان نواختند که فریاد گزارشگران تلویزیون هم درآمد. درحالی که همین بازیکنان مقابل داورانی نظیر روزتی ایتالیایی مثل موش ساکت بودند، کوچک‌ترین تصمیم داوران آسیایی را با خشم و انزجاری عجیب مورد اعتراض قرار می‌دادند. به‌نحوی که خطای مسلم بازیکن برزیل بر روی روبن با زشت‌ترین عکس‌العمل‌ها از جانب روبینیو بازیکن برزیل مواجه شد و بازیکنان آژانتین نیز بارها به‌طرزی کودکانه مقابل سوت‌های ایرماتوف به مجادله و لج‌بازی پرداختند. آیا این نحوه برخورد متفاوت بازیکنان با داوران اروپایی و آسیایی نوعی آپارتاید محسوب نمی‌شود؟ در شرایطی که فیفا با انتخاب منصفانه این داوران برای بازی‌های مهم، با نژادپرستی به ستیز برخاسته، فرهنگ بازیکنان برخی از تیم‌ها نشان می‌دهد که هنوز در مرحله عمل به آن سطح از مبارزه با نژادپرستی نرسیده‌اند.

فوتبال ورزش لحظه هاست آقای رجبی!

درست بعد از پایان مسابقه امریکا و الجزایر در رادیو ورزش، رضا رجبی کارشناس برنامه و بازیکن سابق استقلال و دلال بزرگ امروز ناگهان می گوید " البته تیم " مسلمان " الجزایر هم مستحق باخت نبود!" حالا مسلمان بودن چه ربطی دارد به این موضوع، حکایت خانم گودرزی و آقای شقایق است! البته رجبی قدر فرصتها را می داند. چون از نظر او، فوتبال ورزش لحظه هاست!

جام جهانی بدون جان لوئیجی بوفون چه لطفی دارد؟

اولین حضور جان لوئیجی بوفون در تیم ملی ایتالیا را خوب یادم هست: در بازی حذفی انتخابی جام جهانی 1998در زمین پر از برف روسیه جان‌لوکاپالیوکا مصدوم شد و یک جوان 19 ساله جایش را گرفت. چنان در آن بازی درخشید که به‌سرعت به‌خاطر رفلکس های سریع و نرمش معروف شد.در جام جهانی به‌دلیل درخشش جان‌لوکا پالیوکا به‌او بازی نرسید، اما امضای قرارداد با یوونتوس در سال 2001 او را به گران‌ترین دروازه‌بان تبدیل کرد. وقتی در سال 2003 ارزشمندترین بازیکن و بهترین دروازه‌بان اروپا شد، کسی تعجب نکرد. یک سال بعد بود که پله او را در فهرست 125 بازیکن زنده فوتبال جهان قرار داد.
اما بوفون فقط این‌ها نبود. برای من اما او وقتی این بوفون امروزش شد که در مه سال 2006 اعلام شد یوونتوس به‌عنوان پرطرفدارترین تیم ایتالیا باید به سری ب سقوط کند. بلافاصله بازیکنانی مثل زلاتان ابراهیموویچ از یووه جدا شدند. به‌دلیل عدم پوشش تلویزیونی سری ب باشگاه در خطر ورشکستگی بود، اما بوفون اعلام کرد می‌ماند! او که از منچستریونایند و چند باشگاه برتر دنیا پیشنهاد داشت، به همراه دل‌پیرو در یوونتوس ماند و از ده‌ها میلیون دلار گذشت تا همان سال یوونتوس به سری آ برگردد.
حالا وقتی می‌شنوم بوفون مصدوم شده و احتمالا در جام جهانی دیگر ایتالیا را همراهی نخواهد کرد، دلم می‌گیرد. نبود او برای تیم ملی ایتالیا فقط عدم حضور یک دروازه‌بان خوب نیست، بلکه بیش از آن، همراه نداشتن یک انسان دوست‌داشتنی است که معرفت و مردانگی را در زمین سبز دوباره معنا کرده. امیدوارم خبر مصدومیت او مثل دروگبا و روبن تکذیب شود، وگرنه برایم جام‌جهانی بدون این دروازه‌بان بزرگ لطفی ندارد.

استقلال و پرسپولیس دعا کنند ذوب آهن فینالیست جام حذفی شود!

می‌دانیم که سه تیم از لیگ برتر و یک تیم از جام حذفی به لیگ قهرمانان آسیا می‌رود.استقلال و پرسپولیس باید دعا کنند ذوب آهن فینالیست جام حذفی شود، چون از میان سه تیمی که از لیگ برتر به جام باشگاه‌های آسیا می‌روند، دو تیم اول و دوم به احتمال زیاد اصفهانی هستند: سپاهان و ذوب آهن. می‌ماند تیم سوم که یا استقلال خواهد بود و یا پرسپولیس!
اما داستان جام حذفی چیست؟ اگر ذوب آهن به فینال جام حذفی برود و پرسپولیس حریفش باشد، پرسپولیس حتما به جام باشگاه‌های آسیا خواهد رفت. چون اگر در فینال حذفی برنده شود، مستقیم انتخاب خواهد شد و اگر ذوب آهن برنده شود، چون ذوب آهن قبلا در لیگ برتر انتخاب شده است، تیم چهارم لیگ برتر به جام باشگاه‌های آسیا خواهد رفت که به احتمال زیاد پرسپولیس خواهد بود. اما وضعیت استقلال هم در این بین جالب است. به این ترتیب که اگر پرسپولیس در فینال برنده شود، مستقیما به باشگاه‌های آسیا خواهد رفت و استقلال در صورت چهارم شدن هم صعود خواهد کرد.
این مطلب البته با توجه به وضعیت فعلی تیم‌ها در رده‌بندی لیگ برتر نوشته شده. وگرنه با بالا آمدن استیل آذین، این تیم هم به جمع دعاکنندگان خواهد پیوست!